شبکه بهداشت ودرمان چناران
خدادادی(کارشناس سلامت روان)
1392
مقدمه:
يكي از راههاي پيشگيري از بروز مشكلات رواني و رفتاري ارتقاء ظرفيت روانشناختي افراد ميباشد كه از طريق آموزش مهارتهاي زندگي جامه عمل ميپوشد. مهارتهاي زندگي عبارت است از مجموعهاي از تواناييها كه زمينه سازگاري و رفتار مثبت و مفيد را فراهم ميآورند. پژوهشهاي متعدد و گستردهاي تأثير مثبت آموزش مهارتهاي زندگي را در كاهش سوء مصرف مواد ، پيشگيري از رفتارهاي خشونتآميز ، تقويت اتكا به نفس ، افزايش مهارتهاي مقابله با فشارها و استرسها ، برقراري روابط مثبت و مؤثر اجتماعي و ... نشان دادهاند.
نيازهاي زندگي امروز ، تغييرات سريع اجتماعي فرهنگي ، تغيير ساختار خانواده ، شبكه گسترده و پيچيده ارتباطات انساني و تنوع ، گستردگي و هجوم منابع اطلاعاتي انسان ها را با چالشها ، استرسها و فشارهاي متعددي روبرو نموده است كه مقابله مؤثر با آنها نيازمند توانمنديهاي رواني- اجتماعي مي باشد . فقدان مهارتها و تواناييهاي عاطفي ، رواني و اجتماعي افراد را در مواجهه با مسائل و مشكلات آسيب پذير نموده و آنها را در معرض انواع اختلالات رواني ، اجتماعي و رفتاري قرار ميدهد .
آنچه روزها ولحظه ها را سخت وطاقت فرسا مي کند نه حقارت ما ونه طبيعتحيات ، بلکه عدم آگاهي ما از اصول وقواعد زندگي است .
براي پايان دادن به تمام دردها ومصيبت ها چاره اي جز فراگيري قوانين زندگي نيست.
كاربرد مهارت هاي زندگي:
الف ) افزايش سلامت رواني و جسماني
1- تقويت اعتماد به خويشتن و احترام به خود
2- تجهيز اشخاص به ابزار و روشهاي مقابله با فشارهاي محيطي و رواني
3- كمك به تقويت و توسعه ارتباطات دوستانه ، مفيد و سالم
4- ارتقاي سطح رفتارهاي سالم و مفيد اجتماعي.
ب) پيشگيري از مشكلات رواني ، رفتاري و اجتماعي شامل پيشگيري از :
1- مصرف سيگار و سوء مصرف مواد مخدر
2- بروز اختلالات رواني و مشكلات رواني – اجتماعي
3- خودكشي در نوجوانان و جوانان
4- رفتارهاي خشونتآميز
5- شيوع ايدز
6- بيبند و باري جنسي 7- افت و كاهش عملكرد تحصيلي
مهارت خودآگاهی:
اولين و زيربنايي ترين مهارت از سري دهگانه مهارت هاي زندگي مهارت خود آگاهی است . کسب مهارت خودآگاهي نقش مهمي در سلامت و بهداشت روان ما دارد. خودآگاهي عبارت است از شناخت ويژگي ها، صفات ، رفتارها، عقايد، باورها، توانايي ها و استعدادهاي خود.اولين جزء خودآگاهي ، شناخت ويژگي ها و صفات خويش است . يک قسمت بااهميت از نحوه نگريستن به خودمان عبارت است از ارزيابي مثبت و منفي راجع به خودمان . اين نحوه نگرش به خود ، عزت نفس ما را مي سازد. شکل گيري عزت نفس و خودپنداره در ما، از دوران کودکي آغاز مي شود. دومين جزء از خودآگاهي شناخت توانايي ها، استعدادها و پيشرفت هايمان است.هريک از ما موفقيت هايي را در زندگي کسب کرده ايم که ناشي از توانايي ها و استعدادهاي ماست که آجرهاي ساختمان اعتماد به نفس ما را تشکيل مي دهد. اعتماد به نفس هم مانند خودپنداره و عزت نفس در تعاملات اجتماعي شکل مي گيرد.سومین جزء خودآگاهي تصوير واقع بينانه اي است که از خود داريم . پذيرفتن خود واقعي و همسو کردن آن با ايده آل ، تصويري که ما دوست داريم و مي خواهيم مانند او باشيم ، نيازمند تمرين و کسب مهارت خودآگاهي است .چهارمين جزء خودآگاهي شناخت افکار، ارزش ها و باورهايمان است . مجموعه افکار ما باورهاي ما را مي سازند و مجموعه اي از اين باورها، ارزش هاي ما را مي سازند. در حقيقت افکار، باورها و ارزش هاي ما چارچوب و ساختار ذهني ما را مي سازد و ما براساس اين چارچوب يا ساختارهاي ذهني اطلاعات دريافتي از محيط پيرامون را پردازش مي کنيم و بر مبناي آن به دنيا و محيط پيرامونمان مي نگريم و يا در خصوص ديگران ، خودمان و محيط اجتماعي مان رفتار و قضاوت مي کنيم .آخرين جز و مهمترين جز خودآگاهي که رابطه تنگاتنگي با ديگر اجزاي آن دارد، شناخت احساس رضايت و نارضايتي ما از خودمان ، زندگي ما يا احساس تغيير است .شناخت اشتباه ها، نقاط ضعف ، نارضايتي ها و شکست ها، اولين قدم در جهت شناخت تغيير و اقدام در جهت رفع و اصلاح آن است .از آنجا که نوع رفتار ما ناشي از احساسات ، افکار و نگرشها، نوع برداشت ها، طرز تلقي ، باورها و ميزان اعتماد به نفس و عزت نفس ماست ، کسب مهارت خودآگاهي عامل مهمي در ارتباطات ، موفقيت ها و شکست هايمان است .
خودآگاهي عاملي است که موجب مي شود، افکار ما به توانمندي ها و نقاط مثبتمان معطوف گردد. به طور کلي ، کسب مهارت خودآگاهي منشا رفتارهاي سازنده مفيد، مسوولانه و احترام به خود است .در آموزش مهارت هاي زندگي براي اين که کودک بتواند از خود ارزيابي مثبتي داشته باشد و خود را با ارزش بداند، بايد از خصوصيات مثبت ، توانايي ها، زيبايي ها و استعدادهاي خود آگاه باشد و به آنان ارج گذاشته و از اين ويژگي ها احساس خوشحالي و رضايت کند.
علاوه بر اين ، کودک بايد قادر باشد به طور واقع بينانه محدوديت ها، کاستي ها و ناتوانايي هاي خود را ببيند و آنها را به عنوان قسمتي از خود بپذيرد و از وجود آنها شرمنده نباشد. قبول اشتباه ها و يادگيري از آن يکي ديگر از نکاتي است که باعث افزايش عزت نفس و کسب مهارت خودآگاهي در کودکان و نوجوانان مي گردد.پس به طور کل از خودآگاهي يعني شناخت خودآگاهي از نقاط ضعف و قوت ، خواست ها، ترس ها، رغبت ها و تمايلات خود اين توانايي به ما کمک مي کند تصوير واقع بينانه اي از خود داشته باشيم و حقوق و مسووليت هايمان را بهتر بشناسيم
آیا همه ویژگی های مثبت و منفی خود را می شناسید؟
داشتن خودآگاهی قوی بسیار مهم است. به اطرافیان خود دقت کنید.
آیا فردی را می شناسید که از خودآگاهی خوبی برخوردار باشد؟
نوع خودآگاهی ما پیش بینی کننده احساس رضایت ما از خود و زندگی است و به نظر می رسد که احساس رضایت نیازی است که تقریبا" تمام فعالیت های ما معطوف به آن می باشد.
احساس راضی نبودن از خود نشانه ای است که به فرد هشدار می دهد که نیازمند تغییر است.
اصلی ترین و اساسی ترین بخش این تغییر با کار بر روی خودآگاهی صورت می گیرد.
خودآگاهی، توانایی شناخت خود و آگاهی از خصوصیات، نقاط ضعف و قوت، توانایی ها و ناتوانایی ها است.
این مهارت یکی از کلیدی ترین مهارت هایی است که هر فرد باید به آن مجهز باشد.
خودآگاهی به ما امکان شناسایی هیجان های خوب و بد را می دهد، باعث می شود که بتوانیم در موقعیت های مختلف به ارزیابی خود بپردازیم.
ویژگی های خود ارزشمندی و اعتماد به نفس دو ویژگی مهم هستند که اگر فرد به اندازه کافی به خودآگاهی بپردازد به آنها دست خواهد یافت.
نکته آخر اینکه، بهترین روش برای قوی کردن خودآگاهی آن است که یاد بگیریم از نقاط قوت و توانایی های خود استفاده کرده و نقاط ضعفمان را بهبود دهیم.
مهارت خودآگاهی نسبت به دیگر مهارت ها کمی تفاوت دارد چرا که با وجود آنکه از اولین مهارت هایی است که مطرح می شود ولی فرد بعد از اینکه در دیگر مهارت ها به اندازه کافی به توانمندی رسید در نهایت به خودآگاهی می رسد.
اجزاء خودآگاهی:
ویژگی های کلی انسان اجزاء تشکیل دهنده خودآگاهی اوست.
1. خودارزیابی صحیح:
نقاط قوت و ضعف، محدودیت ها، توانایی ها، ناتوانی ها و یادگیری از تجارب.
2- خودآگاهی هیجانی:
آگاهی داشتن از احساسات و هیجانات خود در موقعیت های مختلف.
3- اعتماد به نفس:
تکیه فرد به توانایی ها و قوت خود و تلاش دائم برای تبدیل نقاط ضعف به قوت.
اجزاء روانی انسان:
مهم ترین آنها عبارتنداز:
1-افکار
2- احساسات
3-رفتار
ما انسان ها اغلب اوقات همانگونه رفتار می کنیم که احساس می کنیم و اغلب اوقات همان گونه احساس می کنیم که فکر می کنیم.
عوامل مؤثر در رشد خودآگاهی:
1 پذیرش خود: خودمان را با تمام نقاط قوت و ضعفمان بپذیریم و دوست داشته باشیم. مسلما" عوامل
متعددی در چگونگی پذیرفتن خود به همان شکل که هستیم نقش دارد. اما یکی از عوامل مؤثر
پذیرفتن اشتباهاتی است که از ما سر می زند.
2- پذیرش دیگران:به معنای پذیرش انسانها به همان شکلی که هستند. با تمامی شباهت ها و تفاوت های بین فردی. به نظر می رسد دو عامل زیربنایی که تمامی تفاوت ها از آن نشأت می گیرند عبارتند از تفاوت های ژنتیکی و توارثی و محیطی که هیچ دو نفری را نمی توان کاملا" شبیه به هم پیدا کرد.
3- قبول مسئولیت ها:
با قبول مسئولیت ها شما گام بسیار مهمی در رشد اعتماد به نفس خود و رسیدن به خودآگاهی بیشتر برداشته اید. قبول مسئولیت و درگیر شدن با مسائل مربوط به آن باعث می شود که به نقاط قوت و ضعف خود بیشتر پی ببریم. یکی از بزرگ ترین این موانع ترس از شکست و اشتباه کردن است.
موانع رشد خودآگاهی:
1- تواقعات و انتظارات بیش از حد:
اولین علامت، توقعات نابجاو بیش از حد خودخواهانه است.
دومین علامت این است که بدون تلاش و کوششی، و برداشتن قدمی انتظاراتمان برآورده شود.
سومین علامت تضاد بین توقعات و انتظارات ماست
یکی دیگر از اثرات مضر«توقعات نابجا» احساس خستگی و تنبلی مزمن و دایمی است که فرد گاهی آن را بروز می دهد یا نمی دهد.
2- کمال طلبی:
به افکار و رفتارهای خود تخریب گرایانه ای اشاره می کند که هدف آن نیل به اهداف به شدت افراطی و غیر واقع گرایانه است که در آن صورت فرد به جای حرکت در مسیر موفقیت سعی در کامل بودن دارد.
3-غرورها:
متأسفانه ظاهرا" اعتماد به نفس و غرورها شبیه یکدیگر است و انگار هیچ تفاوتی بین آنها نیست؟
می توان گفت که غرور احساس بدی است که به شدت انسان را آسیب پذیر و مستعد رنجش های بی جا می کند.
انواع غرور:
الف) غرور عقل و اراده:
کسی که دانسته یا ندانسته در ذهن خود فکر کند که قادر به حل تمام مشکلات و حتی پیش بینی وقایع باشد.
ب) غرور خودبزرگ بینی یا مهم بودن:
به طور غیر واقعی خود را خیلی مهم و بزرگ بداند.
ج) غرور خواستنی بودن یا محبوب بودن:
در فکر خود قادر است هر کسی را که بخواهد عاشق و شیفته خود کند.
د) غرور آزادی مطلق:
کسانی که به هر نوع کار و تکلیفی به صورت (بایدها و نبایدها) حساسیت دارند.
ه) غرور شجاعت:
بیشتر گریبانگیر اشخاص ترسوست و این افراد بیشتر لاف شجاعت می زنند.
و) غرور درستی و عدالت:
فرد در مقابل افرادی که کمترین شک را در راستگویی و درستکاری او داشته باشند عصبانی می شود و در زمانی که مطمئن باشد کسی متوجه رفتار او نمی شود از هیچ گونه نادرستی و بی انصافی دریغ نمی ورزد.
مهارت همدلی:
همدلي يعني اين كه فرد بتواند مسائل ديگران را حتي زمانيكه در آن شرايط قرار ندارد درك كند و به آنها احترام بگذارد . اين مهارت موجب مي شود تا به ديگران توجه كرده وآنها را دوست داشته باشيم وخود نيز مورد توجه و دوست داشتن ديگران قرار بگيريم وبا ايجاد روابط اجتماعي بهتر به هم نزديك شويم
این مهارت در دل مهارت خودآگاهی و هسته اصلی ارتباط است. همدلي يعني به احساسات ، نيازها، تقاضاهاي ديگران توجه داشتن ، به اين احساسات و نيازها و تقاضاها احترام گذاشتن و نگران آنها بودن. پذيرش آنها همانگونه كه هستند. همدلي يعني توان فهم عقايد و باورهاي ديگران ادامــــــه مطلب